استراتژی محتوا و بازاریابی محتوا همدیگر را تکمیل میکنند اما یک چیز نیستند و باهم تفاوت دارند. در این مقاله به تفاوت آنها و اینکه چرا به هردوی آن نیاز داریم خواهیم پرداخت. در دنیایی که مردم حاضرند هزینه کنند تا تبلیغات را نبینند، (اشاره به اپلیکیشنهای بلاک کنندهی تبلیغ) بازاریابی محتوا اجازه میدهد بهطور ارگانیک و طبیعی و بدون هزینهی تبلیغات، به اهداف مدنظر خود برسید. اگر بازاریابی محتوا را آغاز کردید، ممکن است از آنهایی باشید که بهطور منظم محتوا میسازند و روی بلاگ خود قرار میدهند. اگر اینطور است بهزودی متوجه تغییراتی خواهید شد.
مردم شروع میکنند به ارتباط گرفتن با شما و شما شاهد رشد بلاگتان خواهید بود؛ اما این چیزی نیست که دقیقاً به دنبالش باشید. شما بهجای یک رشد آهسته، میخواهید مانند دیگر برندها که از بازاریابی محتوا بهره میگیرند، یک جهش بلند داشته باشید. اگر شرایط شما اینچنین است، یعنی باوجود انجام بازاریابی محتوا یک رشد آرام و آهسته را تجربه میکنید باید به این نکته توجه کنید که بازاریابی محتوا برای ساختن یک برند قوی و داشتن بازگشت سرمایهی (ROI) بالا کافی نیست. شما به استراتژی محتوا هم نیاز دارید.
بازاریابی محتوا بهطور ساده ساختن، منتشر کردن و توزیع محتوای خوب است. به این خاطر مؤثر است که بهطور مستقیم قصد ندارد کالا یا خدماتی بفروشد.
بک لینک یا محتوا کدامیک مهم است؟
همانطور که از عنوان آن برمیآید، این بلاگ دربارهی تقویت روابط با استفاده از عذرخواهی است. یک راهنمای فکرشده و ارزشمند برای افرادی که در انجام عذرخواهی ضعیف هستند. این مقاله یک مثال خوب برای بازاریابی محتواست. چون این وبسایت متعلق به تونی رابینز است خواندن این دست مقالات در بلاگ او باعث ایجاد حس اعتماد در شما میشود تا او را به عنوان مربی استخدام کنید. بازاریابی محتوایی با ارائهی بیچشمداشت یک ارزش آغاز میشود. شما به مخاطب مطلبی ارائه میدهید که آگاهیبخش یا کمککننده است تا برند شما را بشناسد و به شما اعتماد کند و در زمان مناسب از شما خرید کند.
در سوی دیگر استراتژی محتوا وجود دارد که اساس بازاریابی محتوایی موفق است. به آن بهعنوان یک نقشه نگاه کنید. اگر بازاریابی محتوا مسیر موفقیت تجاری شماست استراتژی محتوا نقشهی این مسیر را تعیین میکند؛ اما استراتژی محتوا چطور عمل میکند؟
هر محتوایی که انتشار میدهید باید حول یک هدف مشخص متمرکز باشد و استراتژی محتوا به شما میگوید که آن هدف چیست. برای مثال شما آهنربای جذب لید (lead magnet) ایجاد میکنید تا لیست ایمیل را بلندتر کنید. ایمیل میسازید تا تعداد کلیک در وبسایتتان بالاتر برود. پستهای بلاگ را خلق میکنید تا نفوذ و اقتدار بیشتری در بازار خود به دست بیاورید. تمام این تکههای محتوا در زمان مناسب و برای افراد مناسب ساخته میشوند و سپس موفقیت آن سنجیده میشود. میبینید؟ در این نقشه تکههای پازل کنار هم قرار گرفتهاند. با داشتن یک استراتژی درست دیگر هرگز یک محتوای رندم و اتفاقی تولید نمیکنید؛ محتوایی که فقط نظم آپلود شدن پستها را حفظ کند و شما را به اهداف بازاریابی محتوا نرساند.
بخشی از استراتژی محتوا این است که بفهمیم برای چه کسی محتوا تولید میکنیم و مخاطب ما کیست.
تصور کنید دارید نامهای مینویسید که مخاطبی ندارد، هرچقدر هم که واژههای بهکاررفته در آن زیبا باشد، نامه مفهوم و احساس کم دارد. از سوی دیگر اگر برای کسی مینویسید که او را عمیقاً میشناسید، باعث میشود هر خط آن نامه پراحساس و جاندار باشد. بهعلاوه وقتی که بدانید برای چه کسی مینویسید، میدانید که او دوست دارد چه چیزی از شما بشنود. در ادامه راهکارهایی برای پیادهسازی این استراتژی محتوا ارائه میکنیم:
هزاران نوع محتوای متفاوت وجود دارد که میتوان در فضای آنلاین منتشر کرد. برای مثال بلاگ، اینفوگرافی، کتاب الکترونیکی، پادکست ویدیو و پیامهای شبکههای اجتماعی از مهمترینهای آن است. علاوه بر آن شما میتوانید تصمیم بگیرید میخواهید محتوای کوتاه تولید کنید یا بلند. همچنین میتوانید محتوا را در شبکههای اجتماعی منتشر کنید یا روی وبسایتتان و یا حتی بهعنوان مقالهی مهمان در یک سایت دیگر. استراتژی محتوا نگاهی ژرف به نیازها و اهداف برند شما میاندازد و پیدا میکند که چه نوع محتوا، در چه بستری و با چه زمانبندی بهترین بازاریابی محتوا را برای شما ایجاد میکند.
اگر شرکت شما کوچک است ممکن است خودتان تمام محتواهای لازم را تولید کنید. این شرایط اما نمیتواند همیشگی باشد. با رشد شرکت میتوانید بودجهای برای تولید محتوای باکیفیت اختصاص دهید. مثلاً نویسندگان حرفهای را برای نوشتن مرتب مقالات استخدام کنید یا برای تنظیم برنامههای مربوط به بازاریابی محتوا، یک مدیر محتوا جذب کنید. استراتژیست محتوا هم از دیگر افرادی است که میتوانید به تیم خود اضافه کنید.
همانطور که بازاریابی محتوا را دنبال میکنید، مهم است که بدانید محتواهای تولیدشده چطوریاند و آیا در مسیر که میخواهید در جریاناند یا نه؟ برای مثال:
استراتژی محتوا به شما کمک خواهد کرد به این سؤالات پاسخ دهید، چون هنگامیکه روی استراتژی ریختن کار میکنید به معیارهایی برای اندازهگیری موفقیت هم میرسید. برخی از این معیارها شامل تعداد بازدید (bounce rate)، زمان صرف شده روی سایت و میزان اسکرول کردن صفحه است.
بازاریابی محتوا مهم است اما بدون داشتن استراتژی محتوا مثل سفر کردن بودن مقصدی مشخص است. بدون داشتن استراتژی مشخص شما زمان و انرژی باارزش را هدر میدهید و بازگشت سرمایه متوسطی خواهید داشت؛ اما وقتی که بازاریابی محتوایی شما بر پایهی یک استراتژی قوی پیگیری شود نتایج شگفتانگیزی مشاهده خواهید کرد و هر محتوای تولیدشده مانند تکهای از یک پازل بزرگتر خواهد بود که شما را به اهداف تجاریتان نزدیکتر میکند.
منبع: searchenginejournal.com